...ای کاش عاشق نمی شدم...

...............................تقدیم به بهترینم..............................

...ای کاش عاشق نمی شدم...

...............................تقدیم به بهترینم..............................

انتظار وصال

عاشقی چون دلی است پر از خرمن خشکیده از بی خیالی

که با یک نگاه ارغوانی آتش می گیرد 

و چاره ی خود را در وصال یک قطره باران از

نگاه خیال در سرای آرزو می یابد

خیالی از تبسم یک سکوت

از پریشانی فکر در اندیشه ی بود یا نبود

تفسیر من از نگاهت جز یک کلمه نیست

و واژه ای هم نمی یابم که در آن یک کلمه جای دهم

عاطفه ات با احساسم یکسان گشته

صدایت بر بیشه ی دلم چمن زده

و نگاهت چون گلی بر قلبم آویشن خورده و عاشقم کرده

فاصله ها میان من و تو پر از فراز و نشیب است

و من این فاصله ها رو از آوای نگاهت چون چشم بسته می پیمایم

تا در دلت جای بگیرم

درهای بسته

سکوت خسته

فریاد غمگین

بیشمار رویا از خیالات رنگین . . .

آیه ی انتظار در فراغ یار است

و شوق وصال چون تولد یا غروب خورشید است که

یک لحظه را در میان هزاران فاصله قرار داده

و عاشقی چون شیفته ی عشق خود است

انتظار سخت را به پای یک لحظه وصال شیرین می پیماید

تلخی عشق این است که آخر این وصال شیرین

چون اول غروب ، غمگین نباشد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد