روزگار همچو باد صبا مرا چون قاصدکی سبکبال همراه خود میبرد به کجا نمی دانم تا کجا نمی دانم
ولی این را خوب می دانم که فقط به امید رسیدن به نگاه تو همسفر باد صبا شده ام عشق تو" توشه راهم شده .
توشه ای که هرگز آن را پایانی نخواهد بود ز هر کوی که همره باد صبا گذر کردم دور و دور تر شدید
ولی من به این بازی روزگار شکوه نکنم همچنان می جویم و کار خویش را دنبال کنم
تا سماجت خود را به این روزگار اثبات کنم واین واین فقط بخاطر رسیدن به نگاه ....